معصومه جزایری که همراه با خواهر خویش، تا روز 22 بهمن 57 در زندان به سر برده و مشمول آزادیهای رژیم در ماههای پایان حیات نشده است، روایتگر آخرین روزهای زندان و ساواک است.
زندانی سیاسی دوران پهلوی با رد سخن کسانی که میگویند در بیان شکنجهها گاهی اغراق شده است. گفت: بستگی دارد فرد کی دستگیر شده باشد. در فاصله سالهای 1353 تا 1355 فشار شکنجه خیلی زیاد و نوع پرونده هم مهم بود.
تاریخ نـیم قرن مبارزات ملت ایران در دوران معاصر،گواه صادقی بر مجاهدت و پایمردی جهادگری است که در ظلمانیترین شبهای حـاکمیت دادن مشتعل عدالتطلبی و ظلمستیزی را برافروخت و با طنین جانبخش تفسیر آیات قسط و شهادت،خواب طاعنان عصر را آشـفته ساخت.حدیث مبارزات مستمر و بـیوقفه طـالقانی،روایت تکاپوی ملتی است که وجود موانع و سختیها،هرگز او را ناامید ...
منوچهر هاشمی مدیرکل اداره کل هشتم ساواک در بخشهایی از خاطرات خود با اعتراف و اشاره به فساد گستردهای که در ساواک حاکم بود و عامل گسترش روزافزون مخالفتهای عمومی شد، اشاره کرده است.
شکنجه در قرون وسطی و حتی قبل از آن یعنی در یونان باستان، روشی برای اقرار گرفتن از بردگان، همجنسبازان، فاسدین اخلاقی و غیر مذهبیها بوده است به نحوی که تا شخص اقرار به گناه نمیکرده است حاضر به قطع شکنجه وی نبودند و تا حد مرگ شخص متهم را شکنجه می دادند[2].در قرون وسطی قبل از استفاده از برده، ابتدا برده را تحت انواع شکنجه قرار می...
محمدرضاشاه پهلوی با تشکیل دو نهاد مخوف ساواک و کمیتهی مشترک ضدخرابکاری، سختترین شکنجهها را در حق مخالفان خود اعمال نمود. این دو سازمان که با حمایت و آموزش نیروهای آمریکا و اسرائیل شکل گرفته بودند، نقش مهمی در بروز نارضایتیهای مردمی و نیز تشدید خفقان سیاسی کشور داشتند.
در میان مبارزان و زندانیان، نیروهای مذهبی از استوارترین زندانیها بودند؛ گاه در غربت، گاه در شهرت. اما در هر دو حال، سعی داشتند تا از چاه زندان، عزیزی مصر و عزت یوسف را در جامعه بیابند که جز به پایبندی به اعتقاداتشان میسر نبود. نوشتار زیر مروری بر چالشهای زندانیان مذهبی در زندانهای شاه دارد.
ساواکیها میخواستند به هر نحوی که شده آنها را ساکت کنند، میگفتند «با مادرتان کاری نداریم، پاسخ چند سؤال را که داد برمیگردانیمش، شما تا شامتان را بخورید، او برمیگردد!» به محض خروج از خانه در کوچه به فرزند یکی از اقوام داماد بزرگم برخوردم و گفتم «برو به فلانی (که از مرتبطین گروه بود) بگو که مرا بردند.
سند زیر به انتقال «شهید محمدعلی رجایی» به کمیته مشترک ضدخرابکاری در سال 1356 اشاره دارد. در زندان کمیته مشترک شهید رجایی متحمل شدیدترین شکنجهها شده بود.
در این روش طرف را خیلی محترمانه به دستگاه و قلاده را به گردنش میانداختند، سپس هر روز با هر چند ساعت یک بار با اهرمی که پشت گاروت هست، قلاده را سفتتر و سختتر میکردند. این ابتکار را اسپانیاییها وقتی زدند که سرخ پوستها نسبت به افشای محل اختفای طلایشان خست به خرج داده و چیزی از خودشان بروز نمیدادند.
این صندلی میخ دار از وسایل کلیسا در دوران قرون وسطی بود. آن دوره مد بود هر کس که عقاید مخالف کلیسا اعم از نظرات علمی، سیاسی، اقتصادی و هنری داشت، روی این صندلی نشانده میشد تا عقاید ضاله و مخربش از سوراخ میخها بیرون بزند.
این ابزار شکنجه به نحوی طراحی شده بود که؛ روی صورت متهم سوراخی برای بازجویی از او وجود داشت و شکنجه گران می توانستند با او در حین شکنجه صحبت کنند.محکومان آن قدر در داخل این تابوت می ماندند تا می مردند.